قدرت گفتمان سازی انقلاب اسلامی، اساسیترین مؤلفهی نظام جمهوری اسلامی در غلبه بر چالشهای گوناگون، پیشرفت روزافزون کشور و الهام بخشی آن در منطقه، جهان اسلام و ملتهای آزاده بوده است. دال مرکزی این گفتمان، اسلام ناب محمدی بوده و مهمترین نقش در این گفتمان سازی، بر عهدهی حضرت امام(ره) و مقام معظم رهبری قرار داشته است. اساساً جایگاه رهبری در جمهوری اسلامی، جایگاه مشخص کردن چشم اندازها و شاخصهای حرکت عمومی جامعه و تبدیل آموزههای دینی به سیاستهای کلان نظام و جامعه است. ضمن آنکه گفتمان سازی و ترسیم چشم اندازها و تبیین نقشهی راه سبب تجمیع نیروها، تواناییها و هم افزاییاندیشهها در نظام شده و روند پیشرفت کشور را شتاب میبخشد.
استکبار ستیزی و عدالتخواهی مهمترین رهآورد امام(ره) در پیروزی انقلاب اسلامی بود که در فضای دانشگاهی تقویت شد. پیام امام(ره) برای تشکیل تشکل آرمانی خویش (بسیج دانشجو و طلبه) به همراه ارایهی چارچوبهای اسلام ناب به سایر اقشار، عدالتخواهی و مردمگرایی و مقابله با التقاط، تحجّر، اشرافیّت و استکبار زدگی تلاشی است که ایشان در گفتمان سازی ـ به طور خاص ـ در دانشگاه صورت میدهند.
تدقیق در سیر گفتمان سازی مقام معظم رهبری نشان میدهد که مجموعه دیدگاههای ایشان نظام منسجمی در حوزهی مفاهیم، ایدهها و نظریّات سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و دینی بوده که عدالت یکی از عناصر اثباتی این گفتمان - به طبع روح و مرکز ثقل اندیشهی سیاسی اسلام - است. ضمن آن که نگاه اسلامی ایجاب میکند که جنبش دانشجویی به مثابه بخش پیش روی امت در چارچوب اصول کلی تبیین شده به وسیلهی رهبری دینی، وارد صحنه شود و با تکیه بر آرمانها به یاری حاکمیّت اسلامی و در صورت لزوم امر به معروف و نهی از منکر در چارچوب همان آرمانها عمل نماید.
سیر گفتمان سازی و مطالبات رهبری در محیط دانشجویی
گفتمان «عدالت و پیشرفت» با تأکید بر «عدالتخواهی» به مثابه مهمترین گفتمان انقلاب اسلامی همواره از سوی معظمله در تخاطب با لایههای گوناگون سیاسی و اجتماعی به ویژه مسؤولان سه قوه، نخبگان، دانشگاهیان، روحانیّون و ... مطرح شده است. مخاطبانی که البته هر کدام به نسبت شأن و جایگاه خود وظایف و مسؤولیتهای متفاوتی در برآوردن اهداف این مطالبهی رهبری بر ذمه دارند. در این میان دانشگاه و جنبش دانشجویی اصیل به دلیل برخورداری از شاخصهای ذاتی و ممتاز خود (جوانی، برآمدن از حوزههای علمی، آکادمیک و استقلال از جریانهای حزبی و جناحی) و گستردگی و تأثیرگذاری اجتماعی آن، افزون بر پیشتازی و پرچمداری گفتمان عدالتخواهی، تاکنون در خرده گفتمانهای دیگری همچون «نهضت نرم افزاری و بومی سازی علم»، «برپایی کرسیهای نظریّهپردازی، آزاداندیشی، نقد و نوآوری»، «نخبه پروری» و «مقابله با جنگ نرم دشمن» به اقتضای شرایط و الزامات خاص، نیز مخاطب اصلی مطالبات و فرمایشات ایشان بوده است. از سویی، نیل به مقصود عدالتخواهی، مستلزم ثبات حاکمیّت اسلامی از رهگذر تحقق مردم سالاری و مقابله با تهاجمهای دشمنان است. به همین منظور، مقام معظم رهبری دو محور گفتمانی «حفظ سیرت و صورت انقلاب» و «پیشرفت و عدالت» در دههی چهارم را به موازات یکدیگر به پیش بردهاند؛[1] و در هر دو محور دانشجویان را به استمداد طلبیدهاند به ویژه با وقوع فتنهی 88، خرده گفتمان «مقابله با جنگ نرم دشمن» از سوی افسران جوان جنگ نرم (دانشجویان) جهت تحقق محور نخست گفتمان ایشان صورت میگیرد؛ چنان که یکی از کارکردهای «کرسیهای آزاد اندیشی» نیز برای تحقق همین وجه کلیدی، طرح شده است.
اوایل دههی 80 با پیامهای رهبر انقلاب و نامگذاری سالهااز سوی ایشان به عنوان «سال امام علی(علیهالسلام)»، «سال پاسخگویی مسؤولان» سرآغاز گفتمان عدالت در ایران اسلامی بود. پس از آن، عدالتخواهی فرمانی بود که رهبر انقلاب در 6 آبان ماه 81 طی پیامی به تشکلهای دانشجویی اعلام داشتند و ازدانشجویان خواستند به عنوان پرسشگران و مطالبهگران به میدان بیایند و از مسؤولینیکه مظنون به فساد هستند، مطالبه کنند: «امروز سرآغاز فهرست بلند مسایل کشور مسألهی عدالت است.»[2] پیامی که البته یک سال قبل از این، رهبر انقلاب طی فرمانی هشت مادهای به مسؤولین سه قوا و نمایندگان دستگاه اطلاعاتی و سازمان بازرسی امر به برخورد با مفاسد اقتصادی نموده بودند اما این پیام عدالتخواهی به دانشجویان بود که سر منشأ حرکتی نو در میان نسل جوان دانشجوی انقلابی و عدالتخواه گردید و توانست عدالتخواهی وگفتمان امام(ره) و انقلاب اسلامی را دوباره احیا و باز تولید نماید.
معظمله خود در این خصوص میفرمایند: «مسألهی عدالتخواهى را که من با شما و جوانان مطرح مىکنم، به معناى این نیست که با غیر جوانان مطرح نکردهام. قبل از این نامهاى که دو، سه سال پیش به یک تشکل دانشجویى نوشتم، مسألهی عدالتخواهى را دهها بار با مسؤولانى که وظیفهی اجرایى دارند، مطرح کردهام ... اما همهی این حرکتها براى ماندگارى و عمقیابى، پشتوانه مىخواهد که آن پشتوانه، مطالبه و خواست، شما هستید.»[3]
از منظر رهبر انقلاب، عدالتخواهی شأن و تکلیف همیشگی و ثابت جنبش دانشجویی است و باید به گفتمان غالب محیطهای دانشجویی مبدل شود: «این نامهى ما، مطالبهى ما، مال سال 1380 است؛تاریخش آن وقت است اما همیشه تاریخ روز دارد. (5/4/87) مطالبهی عدالت به معناى این است که عدالت، گفتمان غالب در محیطهاى جوان ودانشجویى شود؛ عدالت را مطالبه کنند و آن را از هر مسؤولى بخواهند.»[4]
«یک لحظه از درخواست و مطالبهی عدالت کوتاهی نکنید؛ این شأن شماست.»[5] همچنین «تئوریزه کردن پایههای معرفتی عدالت، مطالبهی عدالت از مسؤولان در همهی ابعاد آن (22/2/82) و ترویج «فرهنگ مطالبهی عدالت» از مسؤولان در جامعه»[6] و تبدیل کردن آن به گفتمانی ملی، محورهای وظایفی است که مقام عظمای ولایت برای دانشجویان در تحقق گفتمان عدالت برشمردهاند.
از منظر رهبر انقلاب، عدالتخواهی شأن و تکلیف همیشگی و ثابت جنبش دانشجویی است و باید به گفتمان غالب محیطهای دانشجویی مبدل شود: «یک لحظه از درخواست و مطالبهی عدالت کوتاهی نکنید؛ این شأن شماست.»
گفتمان عدالتخواهی با ورود به دههی چهارم انقلاب اسلامی در سطح کلان تحت عنوان «گفتمان عدالت و پیشرفت» به گفتمان و خواست اصلی رهبر انقلاب به عنوان گفتمان آینده ساز کشور - مطرح شد و باز هم «دانشگاه و جنبش دانشجویی» محمل و میزبان مطالبهی رهبر انقلاب گردید. پیام نوروزی رهبر انقلاب در فروردین 87 و پیام ایشان به مجلس هشتم به مناسبت آغاز به کار هشتمین دورهی مجلس شورای اسلامی[7] سرآغاز گفتمان «پیشرفت و عدالت» که همچون گفتمان عدالتخواهی در آغاز دههی 80، جنبش دانشجویی مهمترین نقطهی امید ایشان برای تثبیت این گفتمان بود.
سخنان رهبر معظم انقلاب در دانشگاه علم و صنعت در آذرماه 87 کلید ورود دانشجویان به این گفتمان بود و سپس ایشان در دیدار با دانشجویان دانشگاههای کردستان در آستانهی انتخابات دهم ریاست جمهوری، زوایای دیگری از این گفتمان را طرح کردند که در جهت دادن به مطالبات و تقاضاهای اجتماعی نقش آفرین و مؤثر بود. پس از انتخابات نیز مطالبهی این گفتمان در جمع نخبگان در 7 مهر 89 از سوی ایشان مغفول نمانده است و میفرمایند: «سنگینترین مسؤولیت بر عهدهی مسؤولان و انواع نخبگان جامعه است؛ نخبگان علمی و نخبگان فکری و نخبگان سیاسی، لیکن جریان دانشجویی فعال هم مسؤولیت سنگینی دارد.
دانشگاه همچنین این صلاحیّت را داشته است که نقطهی آغاز و رشد سایر خرده گفتمانها، مطالبات و منویات رهبر انقلاب قرار گیرد. «نهضت نرم افزاری»، (9/12/79) بومی سازی و تولید علم یکی از این گفتمانهاست که رهبر انقلاب خود در این باره میفرمایند: «ببینید بنده وقتى مسألهى نهضت نرمافزارىرا خواستم مطرح کنم، قبل از همه در دانشگاه با دانشجوها مطرح کردم؛ حدود ده سالقبل. نه با وزارتها صحبت کرده بودم، نه با رییسجمهور وقت صحبت کرده بودم، نه حتّىبا اساتید صحبت کردم؛ اولبار در دانشگاه امیرکبیر این فکر را به میان آوردم. امروزشما ببینید این یک گفتمان است، یک مطالبهى عمومى است.»[8]
همانگونه که طرح موضوع آزاداندیشی به عنوان مسألهی روز جامعه و دانشگاه و تشریح آن برای اولین بار از سوی رهبری در دیدار با اعضای انجمن اهل قلم[9] صورت گرفت و در اردیبهشت 1382 در جمع دانشجویان و اساتید دانشگاه شهید بهشتی بار دیگر دانشگاه مخاطب این دغدغهی معظمله قرار گرفت. در بحبوحهی فتنهی 88 در 5 شهریور این سال رهبر انقلاب، دانشگاه - یعنی خط مقدم جنگ نرم و میدان اصلی جنگ فکری و فرهنگی علیه دشمنان - را موظف به مقابله با جنگ نرم دشمن فرا میخواند و آگاهی سیاسی و حرکت نکردن در میدان تنظیم شدهی دشمن را لازمهی این جنگ پیچیده معرفی میفرماید.
پیگیری مطالبات و منویات مقام معظم رهبری و دستآوردهای جنبش دانشجویی
نقش جنبش دانشجویی در صیانت گفتمانی انقلاب اسلامی و مقام معظم رهبری، صفحات پر افتخاری دارد که نادیده گرفتن یا انکار آن شایسته نیست. ترویج گفتمان عدالت خواهی، بیتردید یکی از مهمترین کارکردهای جنبش دانشجویی در طول حیات آن بوده است که نمونهی آن - به فرمودهی رهبر معظم انقلاب - گفتمان سازی اصولگرایانهی دانشجویان در سالهای منتهی به روی کار آمدن اصولگرایان در عرصهی خدمت به مردم بوده است. ظهور مجلس هفتم و از آن بارزتر روی کار آمدن رییس جمهوری با شعار عدالتخواهی در سوم تیر نشان داد که جنبش دانشجویی توانسته با موفقیت گفتمان انقلاب اسلامی و عدالتخواهی را باز تولید و به عرصهی اجتماعی و سیاسی بکشاند و از این پس باید به تثبیت آن در ساختارهای سیاسی و نهادی بپردازد. بازخوانی و تکرار گفتمان امام(ره) و خط امام(ره) به صورت عینی، تئوری پردازی گفتمان عدالت، بررسی تحلیلی بعضی موارد فسادزا، تولید محتوا، راه حل و مطالبه از مسؤولین در آن حوزه، احساس مسؤولیت در مقابل اصل 44 و خصوصیسازیهای افسارگسیخته و طرح هدفمندی یارانهها، زنده کردن آرمانهای اصیل انقلاب اسلامی همچون مسألهی فلسطین و بیداری اسلامی با تجمعهای پی در پی مقابل سفارت خانهی کشورهای عربی و غربی و فعالیتهای گسترده و پرحجم شهری در ایام محاصره و جنگ غزه، نقد بی پروای درون گفتمانی جناحها و حاکمیّت مانند انتقاد از مدرک دکترای مرحوم «کردان» وزیر کشور دولت عدالتخواه نهم، به صحنه آوردن هنر انقلابی و استفاده از پتانسیل نیروهای انقلابی خارج از دانشگاه، تغییر روابط درونی تشکلهای مختلف جنبش دانشجویی، شکستن انحصار و هژمونی یک جناح سیاسی خاص در دانشگاهها، حل برخی مسایل اجتماعی مانند کارتون خوابی، مقابله با تخریب مزار شهدا و خصوصی شدن آموزش عالی، نظام سلامت، آموزش و پرورش و رواج فرهنگ مطالبه از مسؤولین، مقابله با تجدید نظر طلبان و ساختار شکنان، مطالبهی جدّی دربارهی مفاسد اقتصادی و تجمعها در برابر دستگاه قضا و ... عرصههایی است که محل ورود دانشجویان عدالتخواه بوده و نشان میدهد جنبش دانشجویی در تحقق بخشیدن به گفتمان عدالتخواهی مصمم است. همچنین در جریان فتنهی 88 ، جریان دانشجویی سبز به پشت گرمی اساتید سکولار و روشنفکران به همراهی با فتنهگران برخاست؛ اما در مقابل جنبش اصیل دانشجویی با پشتوانهی ارادهی ملت مستضعف و حمایت امام امت تاب مقاومت نیافت. نقش دانشجویان به عنوان «افسران جنگ نرم» در مقابلهی تئوریک و تشکیلاتی با انقلاب مخملی غرب و جریان اپوزیسیون و حضور دانشجویان آگاه در گردهمایی روزهای 16، 17 و 18 آذر 88 و نیز حماسهی 9 دی و 22 بهمن مصادیق روشنی از این ادعاست. رشد تحقیقات و نوآوریهای علمی و غلبهی گفتمانی نهضت نرم افزاری، از دیگر دستآوردهای جنبش دانشجویی در تحقق منویات رهبر انقلاب است که با ابراز خرسندی و البته درخواست شتاب بخشی به آن از سوی ایشان قرار گرفته است: «به علت عقب ماندگیهای عمیق، باید شتاب حرکت علمی خود را در تمامی عرصهها هرچه بیشتر افزایش دهیم و با نظریّهپردازی در علوم مختلف از جمله علوم انسانی، به دانش بشری بیفزاییم و لازم است توجه به تولید علم در تبیین الگوی پیشرفت ملی مورد توجه کامل باشد.»[10]
اما «پیشرفت چشمگیر» و «عدالت محسوس» انتظار رهبری از گفتمان پیشرفت و عدالت است که هنوز به طور کامل محقق نشده است. اثبات کارآمدی نظام در مسیر پیشرفت اسلامی و «الگو شدن» و برآورده کردن مطالبات رهبر انقلاب چیزی نیست که بتوان از راه تبلیغات رسانهای به آن رسید. نظریّهپردازی و تئوریزه کردن گفتمان پیشرفت و عدالت شاید یکی از مصادیق بیمهری و یا غفلت جنبش دانشجویی بوده است، تا جایی که رهبر معظم انقلاب، خود شخصاً برای تحقق این امر به تشکیل نشستهای اندیشههای راهبردی (تاکنون در دو موضوع «الگوی پیشرفت ایرانی-اسلامی» و «عدالتخواهی») اقدام نمودهاند. رهبر معظم انقلاب در دومین نشست اندیشههای راهبردی از پیگیری مطالبهی عدالت ابراز ناخرسندی کرده و میفرمایند: «وضع فعلی، مطلقاً راضی کننده نیست چرا که نظام اسلامی به دنبال اجرای حداکثر عدالت و تحقق کامل عدالت به مفهوم یک ارزش مطلق و همگانی است.»[11]
کم کاری تشکلها و جنبشهای دانشجویی در زمینهی راهاندازی کرسیهای آزاداندیشی مصداق دیگر اهمال کاری جنبش دانشجویی بوده که متأسفانه گلایهی مقام معظم رهبری را در پی داشته است. ایشان در جمع دانشجویان و دانشگاهیان دانشگاه سمنان به نهضت آزاد فکری اشاره کرده و اظهار میدارند که هنوز «عملاً آن کاری که من گفته بودم، انجام نشده است؛ نه در حوزه، نه در دانشگاه» و بار دیگر تأکید میکنند که «مدیریت این کار بر عهدهی نخبگان، اساتید فعال و مجموعههای دانشجویی است.»[12]
ایشان همچنین در آبان 1388 در دیدار با جمعی از نخبگان علمی کشور نسبت به عدم پیگیری کرسیهای آزاد فکری از سوی دانشجویان گلایه میکنند: «جنجال فکری غیر از مباحثات صحیح است. بنده گفتم کرسیهای آزاد فکری را در دانشگاهها به وجود بیاورید. خب شما جوانها چرا به وجود نیاوردید؟... ایجاد فضای آشفتهی ذهنی با لفاظیها هیچ کمکی به پیشرفت کشور نمیکند. شما تجربهی این پدر پیرتان را در این زمینه داشته باشید.»[13]
نکتهی دیگر آنکه بر سر راه عملیاتی کردن مطالبات رهبری، موانع و چالشهایی نیز وجود دارد. فرمایشی کردن آنها در قالب همایشها و کنگرهها، محول کردن مسؤولیتها به یکدیگر، نبود عزم و ارادهی جدّی در اجرای آنها، عدم درک و برداشت صحیح در مفهوم مطالبات و دامنهی دربرگیری آن، جناحی و سیاسی کردن آن، مصادره به نفع خود و بالاخره نبود نهادی مسؤول و پیگیر مطالبات را باید از مهمترین این موانع برشمرد. همچنین از آسیبهایی که جنبشهای دانشجویی و مطالبات آرمان خواهانهی آنان را متوجه خود میسازد، همانا وارد شدن به مصادیقی خاص در مطالبه است که رهبرمعظم انقلاب نیز بارها از آن تحذیر کردهاند. دانشجویان با تشکیل اتاقهای فکر و فعالیتهای بیشتر در برگزاری کرسیهای آزاد اندیشی میتوانند گامی بلند جهت تحقق مطالبات رهبری بردارند. امری که بدون فراهم آوردن بستری سالم و مناسب جهت پرورش نخبگان علمی و سیاسی کشور، میسر نیست.(*)